۲۶.۳.۸۸

فریاد




هیچی نتونستم بنویسم...
حرفامو قورت میدم فرو میدم تو سینم .
فقط اینو میگم که خدایا نزار جوونای بی گناه پرپر بشن.

۱ نظر:

سکوت گفت...

خوشا هر باغ را بارانی از سبز
خوشا هر دشت را دامانی از سبز
برای هر دریچه سهمی از نور
لب هر پنجره گلدانی از سبز