‏نمایش پست‌ها با برچسب بهار. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب بهار. نمایش همه پست‌ها

۲۶.۳.۸۸

فریاد




هیچی نتونستم بنویسم...
حرفامو قورت میدم فرو میدم تو سینم .
فقط اینو میگم که خدایا نزار جوونای بی گناه پرپر بشن.

۲۴.۳.۸۸

مادر



هر چی فکر میکنم نمیتونم اونطور که شایسته توست سخن بگویم.

تمام دلنگرانی هایت را میبینم اما نمیتوانم انطور که خودت حس میکنی حس کنم.

گرمای وجودت در وجودم ارامش میدهد.

ای زیباترین واژه

ای بهترین دوست

با تمام وجودم دوستت دارم و خواهم داشت.



۱۶.۳.۸۸

ماه چه پرنده ای هستید؟!


سهره
هجدهم فوریه تا 17 مارس -- 29 بهمن تا 26 اسفند
این افراد شخصیت هایی زرنگی هستند که بسیار حساس و همیشه گوش بزنگ اند. آنها طبیعتاً افرادی اجتماعی و جمع طلب هستند، چون اعتقاد دارند بودن در جمع به آنها احساس امنیت می دهد. باید بتوانند مَفَری برای خیالپردازی های خود پیدا کنند. گاهاً زودرنج و عصبی می شوند
شاهین
هجدهم مارس تا 14 آوریل -- 27 اسفند تا 25 فروردین
فردی مقتدر که جرات و گاهی عزم گستاخانه ی خود را به نمایش میگذارد. با مهارت خود از موانع مشکل ساز عبور می کند، اینکار را به طریقی انجام می دهد که انرژی خود را به هدر ندهد

آلباتروس
پانزدهم آوریل تا 12 می -- 26 فروردین تا 22 اردیبهشت
فکری سرگردان دارد، اما اگر در پی هدفی مشخص باشد، فرسخ های زیادی را حاظر است برای رسیدن به آن بپیماید. گهگاه اگر دید کافی نداشته باشد، ممکن است در جاهایی که نباید، گرفتار شود

قمری
سیزدهم می تا 9 ژوئن -- 23 اردیبهشت تا 19 خرداد
طبیعتاً آرامش طلب است و به آنچه نزدیک قلبشان باشد، نوک می زند. آنها از یک زندگی بسیار عاشقانه لذت می برند و به ندرت از آن خسته می شوند. آنها افرادی بردبار، سازگار، و جذاب هستند. فقدان خشونت در آنها گاهی باعث می شود که قربانی افراد درنده خو شوند

عقاب
دهم ژوئن تا 7 ژوئیه -- 20 خرداد تا 16 تیر
شخصیتی بسیار با حترام که خصوصیات رویاپردازی زیادی دارد. آنها هیچوقت به دنبال کارهای بیهوده نمی افتند و با نگاه گیرای خود، مخالفان را سر جایشان مینشانند. آنها قادرند تا از جنبه های ناچیز و مادی انسانیت فراتر روند و بسیار با استعدادند

بلبل
هشتم ژوئیه تا 4 آگوست -- 17 تیر تا 13 مرداد
معمولاً قبل از اینکه دیده شوند، صدایشان به گوش می رسد. آنها همیشه حرفی برای گفتن دارند. اما بسیار با شنوندگان خود سازگارند. ظاهر غیرگیرای آنها شخصیتی را در خود پنهان دارد که منتظر شکوفایی است

مرغ ماهیخوار
پنجم آگوست تا 1 سپتامبر -- 14 مرداد تا 10 شهریور
این هم یک شخصیت رنگی و پر زرق و برق دیگر است که همیشه مشتاق رویارویی است. آنها با سرعتی بسیار زیاد چرخی در اطراف می زنند و علاقه و وابستگی زیادی به آب دارند. بسیار حساس، تیز و باهوشند که باعث می شود شهامت شیرجه زدن در جاهایی را داشته باشند که دیگران حتی از نزدیک شدن به آن بیم دارند

قو
دوم سپتامبر تا 29 سپتامبر -- 11 شهریور تا 7 مهر
قو شخصیتی پیچیده دارد. با اینکه در ظاهر شخصی بسیار آرام و راحت است، در باطن برای سازگار کردن خود با سرعت دنیای مدرن، بسیار پرتلاش است. اگر شخصیت طبیعی دلپذیر آنها برانگیخته شود، ممکن است بسیار خشن و عصبانی شوند

داركوب
سوم سپتامبر تا 27 اكتبر -- 8 مهر تا 5 آبان
شخصیتی خشن و سختکوش با بنیه و طاقت بسیار بالا. با درخواست حمایت دیگران برای ایده ها و اعتقاداتشان هیچ مشکلی ندارند، و برایشان مهم نیست که چقدر گیج و حواسپرت به نظر برسند. با طرز تفکر جانبی خود، برای موشکافی مشکلات و حل آن بسیار مفیدند. اما با شیوه ی زندگی پرسر و صدایشان، ممکن است دوست نداشته باشید که همسایه تان یکی از آنها باشد

كسترل (باز كوچك)
بیست و هشتم اكتبر تا 24 نوامبر -- 6 آبان تا 3 آذر
ذهن هوشیارشان به آنها این امکان را می دهد که از یک موضوع به موضوع دیگری بپرند، بدون اینکه تمرکزشان به هم بخورد. آنها با اراده بسیار زیادی بر اهداف زندگیشان متمرکز میشوند، و از آنچه که در اطرافشان می گذرد آشفته و مضطرب نمی شوند. اعتماد به توانایی هایشان باعث میشود به جاهایی صعود کنند که دیگران فقط رویای آن را در سر دارند

كلاغ سیاه
بیست و پنجم نوامبر تا 23 دسامبر -- 4 آذر تا 2 دی
آنها افرادی پر ابهت، گیرا و پر نیرو و مقاوم هستند. آنها از هم طرازان خود بسیار باهوش تر هستند و در حل مشکلات بسیار ماهر و زبر دستند. آنها عاشق رقابتند و از محیط های روباز و وحشی بسیار لذت می برند

حواصیل
بیست و چهارم دسامبر تا 20 ژانویه -- 3 دی تا 30 دی
افرادی فریبنده و گول زننده هستند. بااینکه ممکن است اکثر اوقات افرادی تنها و منزوی به نظر برسند، اما نیازی به بودن در اجتماعات شلوغ را ندارند. در عبور از مسیر زندگی ممکن است در باتلاق هم گرفتار آیند، اما آنقدر مستحکم و استوار هستند تا با این مشکلات کنار آیند. طبیعت نامطمئن آنها باعث می شود که همواره به دنبال تحسین و تمجید اطرافیان باشند

سینه سرخ
بیست و یك ژانویه تا 17 فوریه = ۱ بهمن تا 28 بهمن
یک برونگرای خونسرد که خلق آتشی خود را زیر نقاب پنهان میکند و بسیار خود رای و خود سر است. آنها افرادی مغرور و خانواده دوست هستند گرچه گاهی کمی ستیزه جو می شوند

۸.۳.۸۸

دوستت...


بدان که دوستت ندارم و دوستت دارم
چرا که زندگی دو چهره ایست،
و کلام، بال سکوتی است،
درون آتشی نیمه سرد،

من برای آغاز دوست داشتن ات دوستت دارم،
برای آغازی نو تا ابد
و برای آنکه هرگز دست از دوست داشتن ات برندارم:
از این روست که هنوز دوستت ندارم.

دوستت دارم و دوستت ندارم، انگار که میان
دو دستم کلیدهای نیکبختی گرفته باشم
و شوربختی سرنوشتی مبهم.

برای دوست داشتن ات، عشق مرا دو هستی است.
هم اینکه دوستت دارم آن دم که دوستت ندارم
و هم اینکه دوستت دارم آن دم که دوستت دارم.

.....................................................................

پی نوشت:"پابلو نرودا"
....................................................................
بعدا نوشت : امروز پای تیوی بودم از کانال تیوی پرشیا یه اهنگ پخش شد خیلی خوشم اومد اومدم فوری دانلودش کردم خیلی قشنگه خوش به حال اونایی که اسمشون مریمه کاشکی یه نفرم یه اهنگ خوشگل برا هانیه ها میخوند
اینم لینکش

۱.۳.۸۸

عسل...


..................................................................................................................
ادم از دیدن اینا سیر نمیشه...

1. با هم بخندیم
2.دلم میخواد این چارلی رو قورتش بدم بسکه مامانیه...
3.این یکیم ازون شیطونایی که من خیلی دوس دارم!
4. قربون این سرخوشیت بررررررررررم من...
5. ای جانم چه بازیه خوبیه!

۲۳.۲.۸۸



ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج را نمیشنوند...
چه تلخ است قصه عادت!
...............................................................................................
گزیده شدم چنان نیشش غافلگیرم کرد که هیچ عکس العملی ممکن نشد.

۱۷.۲.۸۸

rest

استراحت خیلی دلچسبه
.
.
.
.
اونم بعده این همه لگد مالیه اعصاب...

۶.۲.۸۸

هی جیگیلی جیگیلی اخماتو باز کن...


الان حدود 6 روزی میشه دیگه سر کار نمیرم .استراحتم خوب چیزیه وقتی بتونی کامل حسش کنی...

تو این مدت که سر کار میرفتم با دنیای خیلی قشنگی اشنا شدم که هیچ وقت اینجوری لمسش نکرده بودم هیچ وقت..

از دوران دبیرستان همیشه این ارزو تو ذهنم بود که یه روز مربی مهد بشم بعد از اینکه وارد دانشگاه شدم ودیگه سالای اخر تحصیلم بود .هر کس ازم میپرسید برنامت برای کار چیه با افتخار تمام میگفتم میخوام مربی مهد بشم و اون وقت بود که سنگینی نگاه رو حس میکردم خب شاید حق داشتن کسی که 4 سال تمام و با رتبه خوب بتونه از پس مسایل کوانتوم و نسبیت و الکترومغناطیس و ابررسانا بر بیاد خیلی حیفه که بره توی مهد کار کنه کاری که با دیپلم هم میتونست انجام بده...

تجربه خوبی بود برام شاید اگه اول این کار رو تست نمیکردم همیشه این حس تو وجودم بود که کار با بچه ها یه چیز دیگست...

درسته خیلی هم درسته اما خب با تمام وجودم حس کردم که نگاه دیگران اون معنی که من ازش برداشت میکردم نبود .

تازه تونستم بفهمم.

تو مهدی که کار میکردم همه از نظافت چی و اشپز گرفته تا ما مربیا با مدیر و معاون که به نوعی شریک هم بودن مشکل داشتیم.

خوشبختانه من نیاز مالی نداشتم و بیشتر برای سرگرمی و علاقه خودم رغبت نشون دادم و کار کردم.

اما کجاست اون وجدانی که میگن؟!!

چرا تو وجود بعضیا نیست؟

نمیخوام بد بگم چون از بدگویی متنفرم اما پول قلب بعضی از ادما رو سیاه میکنه...

تنها کسی که تو این 9 ماه اعتراض کرد و به طور جدی(4 بار) من بودم

چه طور میتونستم ساکت باشم وقتی که میدیدم اشپز بیچاره ای که برای یه لقمه نون از اون سر شهر میاد این طرف و وقتی برای حقوق برای گرفتن حق خودش که 2 ماه هم هست عقب افتاده اعتراض میکنه با جوابی مواجه میشه که وقتی الان یادش میفتم به جای اون مدیر تمام تن من به لرزه میفته مگه این ادما وجدان ندارن...

کسی که 3 ماه هست حقوق من رو نداده اونوقت بدونه اینکه علت رو جویا بشه و بدونه دردم چی بوده بخاطر 10 دقه دیر رسیدن من چنان رفتاری نشون میده که اگه کوچکترینش رو پدرم میفهمید دیگه اجازه نمیداد اونجا کار کنم.

دوران خوبی داشتم با همکارام با شاگردام دلم تنگ میشه براشون خیلی تنگ میشه خیلیییییییییی

روزای اخر یه شاگرد جدید برام اومده بود اسمش امیر علی بود روز اول که تقریبا نیم ساعت هنوز از اومدنش نگذشته بود با وجود اینکه کنارش نشسته بودم و با لبخند نگاهش میکردم و اون هم مشغول بازی بود و گاه گاهی یه نیم نگاهی بهم میکرد یهو برگشت و خیلی جدی بهم گفت جیگیلی جیگیلی اخماتو باز کن...

فکر کنم این اخرین و عجیب ترین خاطرم باشه این بچه هایی که ما فکر میکنیم بچه هستن از بعضی از ما ادم بزرگا بیشتر درک میکنن اون لحظه حس کردم تمام افکار من رو خونده و چه جالب و غیر مستقیم این موضوع رو به من فهمونده...

ناردین و نارگل نسبت به بچه های دیگه خیلی بیشتر بهم وابسته شده بودن مدام دور و برم بودن با ناخونام بازی میکردن سر انگشتام رو میبوسیدن صورتم رو لیس میزدن رو پام میپریدن وقتی خیلی شیطونی میکردن تا میگفتم فردا دیگه مهد نمیام چنان نه نه نه راه مینداختن که خودم بغضم میگرفت و میگفتم پس اذیت نکنین و اون وقت بود که ساکت مینشستن...

دلم برای همشون تنگ میشه...

گذشت خوب و بد اما خوب شد تموم شد

با مدیرم هم با وجود اینکه دل پری ازش داشتم روز اخر طوری خداحافظی نکردم که ته دلم حس بدی داشته باشم.با وجود اینکه الان هم میگم یه روزی باید جوابگوی همه ما باشه .اما خب غرورم رو کنار گذاشتم و به قولی حلالیت خواستم اون و سمتش رفتم و اون هم بلند شد و صورتم رو بوسید معاون مهد هم گفت به مهد سر بزن بخاطر بچه هاتم که شده بیا این جمله خیلی بهم قوت قلب داد.شغل خیلی خیلی سختیه مربی مهد بودن حتی از معلمی هم سخت تره و بسیار بسیار حوصله میخواد .

الانم تصمیم گرفتم یا نرم سر کار یا اگر هم میرم کاری باشه که واقعا ارزش وقت گذاشتن داشته باشه.کاری باشه که توش بشه رشد کرد .

۳.۲.۸۸

la lalala lalla....

Jesus To A Child
kindness in your eyes
I guess you heard me cry
you smiled at me like
Jesus to a child
I'm blessed I know
heaven sent and heaven stole
you smiled at me like
jesus to a child
and what have I learned
from all this pain
I thought I'd never feel the same
about anyone or anything again
but now I know
chorus
when you find a love
when you know that it exists
then the lover that you miss
will come to you on those cold,
cold nights
when you've been loved
when you know it holds such bliss
then the lover that you kissed
will comfort you when there's
no hope in sight
sadness in my eyes
no one guessed, well no one tryed
you smiled at me like
Jesus to a child
loveless and cold
with your last breath you saved my soul
you smiled at me like
Jesus to a child
and what have I learned
from all those tears
I've waited for you all those years
and just when it began
He took your love away
but I still say
chorus
so the words you could no say
I'll sing them for you
and the love we would have made
I'll make it for two
for every single memory
has become a part of me
you will always be...my love
well I've been loved
so I know just what love is
and the lover that I kissed
is always by my side
oh the lover I still miss...
was Jesus to a child
(George Michael)

۲.۲.۸۸

مهد (تمام شد)

با تمام تلخیها و شیرینیهاش تمام شد
استفا دادم
9 ماه مشغول بودم و الان حس مادری رو دارم که از یک زایمان دردناک خلاص شده!
31 فروردین 1388 اخرین روز کاریم بود
به شدت دنبال کار هستم اما کار مناسب هر کاری رو نمیخوام قبول کنم پدر یکی از شاگردام بهم قول داده.
برام دعا کنید
در اولین فرصت میام و مینویسم....

۱۵.۱.۸۸

تعطیلات عید

خب دوباره برگشتم
تعطیلات نسبتا خوبی بود
لحظه سال تحویل به یاد همه بودم برا همه دعا کردم
تو دلم بغض بود و رو لبم خنده
هفته اول به مهمونی و گردش و اینترنت و اهنگ گوش کردن گذشت مخصوصا سعید مدرس که خیلی دوسش دارم و اهنگ جدیدش که امسال عید مهمون دلم شده بود
دنیای واروونه اینو خوب میدونه
منه دیوونه......
هفته دوم هم به مسافرت شمال گذشت کلی سیر خام خوردم (جای اونایی که دوست دارن خالی) کلی دوچرخه سواری کردم کلی رو دوچرخه پرواز کردم با چشم بسته تو طوفان و باروون...

موقع برگشت کلی تو ترافیک موندیم اول خواستیم از جاده هراز برگردیم تقریبا وارد جاده که شدیم دیدیم اووووه چه خبره تا صبح تو جاده ایم ترجیح دادیم دور بزنیم از فیروزکوه برگردیم ساعت 3.30 راه افتادیم 10 رسیدیم تازه مثالا 4 شنبه که 12 فروردین بود اینجوری بود وای به حال فردا پس فرداش .
اولین دعایی که امسال کردم بعد از سلامتی تغییر و تحول اساسی تو زندگیم بود و خواستم خدا هر جور صلاح میدونه تو هر زمینه ای که خودش میخواد کاری –تحصیلی- ازدواج-اخلاقی و...یه تحول خوب ایجاد کنه
اولین حسی هم که تو سال جدید اساسی به دلم اومد حس مادر شدن بود چون یه مهمون کوچولو برا عید دیدنی اومده بود خونمون و من چون حوصله نداشتم تو جمع باشم با خودم به اتاقم بردمش و سرگرمش کردم کلی هم لذت برد و منو مامان خطاب میکرد که من یکم ناراحت شدم و بهش گفتم من اگه دوس داری مربیت میشم ولی مامانت نه! چون مامانت الان بیرون نشسته .بعد قبول کرد و یه کتاب اموزشی دادم بهش و کلی اموزش دادم و گفتم میام خونتون میبینم باید خوشگل انجامش بدی علت این کارم این بود که مادرش قبلا بهم گفته بود خیلی تنبل و حوصله کتاب و نقاشی نداره اصلا از پسش بر نمیام.اخه مگه میشه؟!!
ولی من فقط ذوق و اشتیاق تو این بچه میدیدم و تنها چیزی که نبود بی میلی.
تعریف نکرده باشم همون لحظه احساس کردم بیانم جذبش کرده دقیقا همون لحظه واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و از خدا خواستم چنین قدرت و احساسی رو تو وجودم زنده نگه داره که وظیفه اصلیم در مقابل فرزندم رو هم بتونم انجام بدم .ته دلم نگران شدم که این اشتیاق از بین نره!..
امروزم که اولین روز کاری بود یه کم سختم بود صبح زود بیدار بشم .

تصمیم مهم تری هم گرفتم که فقط میتونم تو این چند تا بیت بیانش کنم چون هر جور دیگه ای بیان میکردم حس واقعیم نمیشد باید قوی بشم قوی ...
مثل روزهای دانشجوییم مثل قبل ترها
...
بــاید گرفتـارم شوی تا من گرفتــارت شـــوم
با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگـــران بازیچه ی بازیگــران
اول به دام آرم تـــو را ،وانگــه گرفتــارت شوم

۲۵.۱۲.۸۷

سال نو مبارک

p پیشاپیش فرارسیدن سال نو را به همه تبریک میگم امیدوارم سال خوب و خوش و پر برکتی برای همه باشه ضمن اینکه امسال با سالای دیگه یه فرق اساسی داره:
ساعت ۱۵ و ۱۳ دقیقه و ۳۹ ثانیه روز جمعه ۳۰ اسفند ۱۳۸۷ هجری شمسی مطابق با ۲۲ ربیع الاول ۱۴۳۰ هجری قمری- ۲۰ مارس ۲۰۰۹ میلادی
خوب تا اینجاش شاید عادی باشه ، اما یک مساله جالب توش هست البته اگر اشتباه نکرده باشم و آن هم اینه که کلی عدد ۳ در این روز و لحظه سال تحویل هست . یکمی که بیشتر دقت کنیم اینجوری میشه:
ساعت ۳ و ۱۳ دقیقه، روز ۳۰ اسفند ۱۳۸۷ هجری شمسی
۲۲ ربیع الاول ( ماه سوم هجری قمری ) سال ۱۴۳۰ هجری قمری
۲۰ مارس ( ماه سوم میلادی ) سال ۲۰۰۹ میلادی
هفتا عدد ۳ توی تحویل سال امسال هست. شاید این یجور هفت سین باشه !
امسال هم که سال گاو، گاو هم که ۳ حرفیه!
از همگی میخوام که موقع سال تحویل اول از همه برای شفای همه مریضها دعا کنید بعدشم من رو هم از یاد نبرید .امیدوارم تو سال جدید هر اتفاق خیری که به صلاح هممون هست برامون پیش بیاد.
در زیر هم تصویر هفت سینی که برای مهد درست کردم هست البته کیفیت عکسها خوب نیست چون با موبایل گرفتم خود اقا گاوه از نزدیک قشنگ تر بود(چشمک)





.......................................................................
بعدا نوشت: پرنسس حق با تویه 8/8/1388
رفتم تو تقویم رو دیدم اینم یه اعجاب دیگه ولادت امام هشتم امام رضا (ع)
ایشالا که واقعا سال خوبی باشه پر از اعجابای قشنگ برا همههههههههههه

۵.۴.۸۷

life

Our life is simply a reflection of our actions, If you want more love in the world, create more love in your heart
This relationship applies to everything, in all aspects of life;Life will give you back everything you have given to it
YOUR LIFE IS NOT A COINCIDENCE. IT'S A REFLECTION OF YOU

۳۱.۳.۸۷

کنکور

همچنان روزها را به شب و شبها را به روز می رسانم.
بیشتر وقتمو می ذارم برا درس خوندن مثلا تصمیم دارم کنکور شرکت کنم نمیدونم چرا زیاد پشتکارم نمیاد!
یه ذره داشت بگی نگی میومد که سرکوب شد.
دیروز با یه نفر اشنا شدم که فیزیک هسته ای خونده بود گفت من یک سال از عمرم رو بکوب گذاشتم و درس خوندم رتبه خوبی هم اوردم.ازش پرسیدم چند شد رتبت گفت 37 تو دلم گفتم میگه خوب شد اینکه عالیییییییییه
من اگه این رتبه رو داشتم کلاه که ندارم روسریمو مینداختم هوااااااا.بعد گفتم خب بعدش؟ با ناراحتی چشماشو از تو صورتم برداشت گفت هیچی قبول نشدم. پیش خودم گفتم بابا لابد بد انتخاب کرده گنده گنده زده. پرسیدم چی زدی مگه ؟ مخم سوت کشید طفلی تازه یه رشته ای رو زده بود که تو شاخه های ارشد همچین بگی نگی بود تازه جزو اون رشته هایی هست که فقط مونث می خوان .اخه رشته ما فوق العاده سخته اینو جدی میگم می دونم بقیه رشته ها هم سختیه خودشونو دارن ولی لا مسب این هیولاس.
حالا دیگه هیچیییییییی کاملا مطمین شدم که بیخودی دارم تو سر و کله جزوه ها وکتابام و گاهی خودم میزنم.اون که یه سال بکوب خوندو 37 شد هیچی نشد. حالا من که هشتم گرو نهمه(هه هه) هی کلاسای متفرقه میرمو هی چیزای مختلف تو مغز مبارکم می کنم و دوباره می رم سراغ اندوخته های قبلی و اونا رو هم باز می خوام بچپونم توش تازه به سلامتی وبلاگ نویسم که شدم ازون یکی طرف یه سایت خوب برا تقویت زبانم پیدا کردم از اون طرف ترهم یه سری مسایل پیش میاد که از ادم می خوان روش فکر کنی و برا زندگیت تصمیم بگیری حالابا این اوضاع می خوام جونه خودم برم دانشگاه تازه اونم فقط انگشت گذاشتم رو سراسری و ازاد رو ازاد گذاشتم به حال خودش.
خلاصه که فینیش کردم دانشگاه رو حالا تا ببینیم معجزه ای چیزی میشه بیان تعارفم کنن بگن هانیه خانم بفرمایین دانشگاه اااااااه ... یعنی می شه؟
ولی اگرم بشه من ناز می کنم اولش می گم: کم جوونیمو پای لیسانستون گذاشتم (تازه به نسبت زود تموم کردم)
حالا پیریمم می خواین بگیرین؟ ولی ازون جایی که قراره زیاد اسرار کنن ناراحتشون نمیکنم می رم ولی فقط شریف.
راستی حیف اینجا ازین شکلکا قبول نمیکنه والا با شکلک با نمک تر بود.راحت تر احساساتمو می ریختم رو این صفحه.من هنوز فینگیلیم اخه بلد نیستم حتی قسمت نظرات رو درست کنم خوشم نمیاد اینجوری باشه اگه کسی بلد بود بیاد کمکم کنه ثواب داره .
بای بای
اخه بگو مگه سلام کردی که حالا میگی بای بای !
خب سلام -بای بای(مثلا اون دسته که تکون می خوره ).

۲۸.۳.۸۷

دانشگاه زنجان و ف..س..ا..د استاد دانشگاه

سلام دوستان خبری رو که میخونید از منبع موثق میباشد
دانشگاه زنجان هم مثل اینکه مثل سایر دانشگاه ها حاوی ادم های ف..ا..س..د شده اونقدر اعصابم خورده که هیچی نمیگم فقط لینکو می زارم خودتون بخونید در زیر هم لینک فیلم هست تا فی..لت..ر نشده ببینید تا مطمین شوید در این مملکت.. ا..خ..و..ن..د..ی چه میگذرد
حالا این گندش در اومد ولی وای که تو دانشگاه ما چه خبر بود و هیچ کس نمیتونست چیزی بگه چون اقایون مسیولا ..ا..خ..و..ن..د بودن.تا کی باید این وضع ادامه پیدا کنه اصلا دوست نداشتم مطالب سیاسی بنویسم ولی باید این جور مسایل فاش بشه تا یه ذره بلکه اینا ادم بشن.شمام اگه دوست دارین این مطلب رو تو وبلاگتون بهش اشاره کنید باشد که کار ساز شود. مجبور شدم بعضی کلمات رو تغییر بدم نقطه بینش بزارم میدونید که اینا فی..لتراشون چه جوریه یه وقت ما روهم فی..لتر می کردن.

http://heartbeats.blogfa.com/8703.aspx
اینم لینک فیلمی که با موبایل گرفته شده:
http://youtube.com/watch?v=br7ix6Zo8Ow

۲۷.۳.۸۷

بیماری خود شیفتگی

راستش رو بخواین من به مطالب روانشناسی علاقه دارم و اگر مطلبی رو در این باره ببینم سعی میکنم یه نگاهی بهش بندازم چون خیلی وقتا ادم مطالبی رو تو بعضی نوشته ها می خونه که انگار اینه جلوی ما گرفتن و دارن باطنمون رو توی اون به خودمون نشون میدن بعضی مواقع مطالب جالبی مورد بحث قرار میگیرن که شاید زیاد مورد توجه قرار نگیره البته از جهت درمان. چند روز پیش تو مجله همسایه سبز مطلبی رو خوندم که فوق العاده جالب به نظرم رسید که بیام و عینا مطالبش رو اینجا عنوان کنم چون خیلی از افراد این روزها به این بیماری مبتلا هستن .به نظر من هیچ عیبی نداره که ادم خودش باور داشته باشه که در ارتباط با سایرین مشکلاتی داره و خصوصیاتی تو رفتارش هست که باعث می شه دیگران اون رو به نوعی طردش کنن.چیزی که بده اینه که ادم از خودش فرار کنه و قبول نکنه که واقعا مشکل داره چیزی که بده اینه که در صدد رفع اون عیب در وجود خودش بر نیاد. خب دیگه زیادی رفتم رو منبر حالا متن اصلی رو براتون میگم:
این لغت(خود شیفتگی) از نام نارسیسوس یکی از اسطوره های یونانی گرفته شده.نارسیسوس مرد زیبایی بود که بسیار مورد توجه بود اما او نسبت به همه بی تفاوت بود و سبب اندوه انان می شد. برای مجازات او به دلیل بی رحمی اش وی را محکوم کردند که فقط عاشق خودش باشد.یک روز هنگامی که نارسیسوس خم شده بود تا یک جرعه اب از یک برکه بنوشد عکس خود را در اب دید و عاشق ان شد. در این لحظه بود که دریافت دیگران همان احساسی را که اینک او نسبت به خود یافته به او داشته اند. او نمی توانست نگاه از تصویر خود در اب برگیرد دچار غم عشق به خود شد و در کنار برکه از این اندوه جان داد.
این کلمه از نظر لغوی به معنی عاشق خود بودن است و در روان پزشکی به خصوصیات شخصیتی مانند خود محوری و خود بینی گفته می شود.
تفاوت خود شیفتگی با دوست داشتن خود:
نارسیسسیسم در فرهنگ روان شناسی و روان پزشکی با تعابیر و معانی متعددی به کار رفته است. برخی اوقات ممکن است به عنوان اختلال و گاهی نیز یک مولفه طبیعی باشد. هر چند که علاقه به خود در انسان ها به صورت عمیق وجود دارد ولی خود شیفتگی در نوع شدید می تواند در عملکرد فردی و روابط بین فردی بسیار تاثیر گذار باشد.
همان طور که می دانید بسیاری از علایم روان پزشکی ممکن است به صورت خفیف در همه افراد وجود داشته باشد. به عنوان مثال اگر چه غمگین شدن در همه افراد روی می دهد ولی افسردگی با تعریف مشخصی می تواند بیماری به شمار رود.
نارسیسیسم نوعی بیماری:
انچه امروزه به عنوان اختلال روان پزشکی مطرح است اختلال شخصیت خود شیفتگی است. این اختلال از جمله انواع اختلال شخصیت است که از سنین نوجوانی یا اوایل جوانی اغاز می شود و اغلب به صورت پایدار در سراسر عمر انسان وجود دارد.این اختلالات در عملکرد بین فردی و اجتماعی شخص تاثیر گذار است.
شناخت افراد خود شیفته:
مشخصه هایی که در اختلال شخصیت خود شیفته به چشم می خورد شامل خود بزرگ پنداری نداشتن همدلی با دیگران استفاده از دیگران برای رسیدن به مقاصد خود و نیاز به تایید شدن از طرف دیگران است. این افراد اغلب باهوش یا زیبا یا موفق هستند که در حقیقت این نقاط قوت شان هسته مرکزی شروع این اختلال می شود.البته باید به این نکته هم توجه کرد که شخصیت هر فرد می تواند متغیر های خصوصیتی خاص خود را داشته باشد یعنی شخصیت یک فرد می تواند خصوصیت های : وابسته . وسواسی. پارانویید(ظنین) و یا خود شیفته داشته باشد که به عنوان صفت شخصیتی وی محسوب می شود وبه بیماری به شمار نمی رود.
شدت صفت های شخصیتی از اختلالات شخصیتی کمتر است و موجب نا سازگاری جدی برای فرد نمی شود. حتی خصوصیت های نارسیستیک(narcissistic) سبب موقعیت های اجتماعی و علمی برتر برای فرد می شود هر چند در روابط بین فردی وی اثر منفی بگذارد.
اگر تایید نشوند
این افراد به شدت نیاز به تایید شدن از طرف دیگران دارند و در صورتی که موفقیت های فرد نتواند این شرایط را برای وی فراهم کند بسیار اسیب پذیر می شود و احتمال افسردگی در وی افزایش می یابد.به همبن دلیل این افراد اغلب در زمان افسردگی به مرکز درمانی مراجعه می کنند و در این مرحله نیاز به دارو درمانی و روان درمانی دارند.

۱۹.۳.۸۷

سال موش


این فال رو ببینین جالبه من خودم موشی ام یعنی سال موش به دنیا اومدم .
ســــــال مــــــــوش
این سال ،سال صرفه جوئیست چون سال بی برکتی را در پیش دارید . یکسال مناسب برای تنبلها واهل قرض . امسال به ظاهر سال خوبیست برای سرمایه گذاری اما به هر حال احتیاط کنید که بعد مجبور به وام گرفتن نشوید . از نظر سیاسی بواسطه کثرت رقم معترضین سال جالبی خواهد بود. امسال برای اهل ادب ونویسندگان سال بسیار خوبی است. بچه هائی که در این سال به بدنیا می آیند اگر در تابستان متولد شوند خوش اقبالتر خواهند بود . حال ببینیم که امسال برای متولدین سالهای مختلف چینی چه پیامدهائی را به دنبال خواهد داشت.
برای موش : موشها امسال تحت حمایت طبیعت قرار دارن . چه در عشق وچه در کار با موفقیت روبرو خواهید شد. اگر مشغول نوشتن داستانی باشید مسلماً تا قبل از پایان سا ل ناشری برای آن پیدا خواهید کرد..
برای گاو : شما باید از فرصتهای خوب این سال استفاده کرده مبلغی پول برای احتیاط کنا بگذلرید این سال از همه جهات برای شما سال خوبی است.
برای ببر : بهترین کار برای شما این است که از فرصت استفاده کرده وبرنامه ای برای آینده تنظیم کنید . امسال هیچ موفقیت قابل توجهی برای شما وجود ندارد . هرچقدر هم که علاقه مند به انجام کاری باشید موفق نخواهید شد. پس در انجام کلیه امور جوانب احتیاط را به طور کامل در نظر بگیرید.
برای گربه : در کار محتاط باشید وچندان به دوستان اعتماد نکنید . امسال سالی است که ممکن است حسابی به دردسر بیفتید.
برای اژدها : یک سال خوب . بهترین فرصت برای سرمایه گذاری در پیش روی شماست . همچنین امکان ماجراجوئیهای عشقی در کنار یک موش جذاب را خواهید داشت.
برای مار : امسال برای مارها تا حدودی هیجان انگیز است. اما بهر حال هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت که قادر به حل آن نباشید. شما به طرز غریبی در هر موقعیتی هوشیار خواهید بود.
برای اسب : یکسال بد . کاملاً مواظب باشید موشها از هر فرصتی برای آزار شما استفاده خواهند کرد.
برای بز : بهتر است در گوشه ای آرام بگیرید ومراقب اوضاع مال دیگران باشید چون امسال از نظر مالی هیچ موفقیتی در انتظار شما نیست .
برای میمون : یکسال عالی برای میمونها . بهر کاری که دست بزنید با موفقیت روبرو خواهید شد .... مسلماً خوشبخت ترین میمون روی زمین خواهید بود اگر که موشی به دام عشق شما افتد !
برای خروس : کاملا ً مواظب سرمایه گذاریهایتان باشید . این خطر برای شما وجود دارد که با یکدست دو هندوانه بلند کنید و ....
برای سگ : سرمایه گاریهای شما به هیچ وجه برایتان جالب نیست چون انتظار سود بیشتری دارید حوصله تان بکلی سر خواهد رفت . توقع خود را کمی پائین بیاورید.
برای خوک : امسال برای شما بهترین فرصت برای سرمایه گذاریهای سودآور است . خیلی امکان دارد عاشق بشوید . به هر حال برا ی شما سال بسیار پر سودیست.

یک کلام حرف حسابی

به دست اوردن خوشبختی بزرگترین فتح است.
" البر کامو"

۱۶.۳.۸۷

نجوم

ایا می دانید برای شمردن تمام ستارگان چقدر وقت نیاز است؟

جواب: اگر بتوانید در هر دقیقه 300 ستاره را بشمارید انگاه بعد از 3500 سال موفق به شمردن تمام ستارگان شده اید.