۱۵.۶.۸۷

به این میگن حجاب؟

دیروز خونه یکی از اقوام که مذهبی هم بودن افطار دعوت بودیم پدر جان که طبق عادت همیشه گفتن نمیان چون از اینجور شلوغ بازیا و اینجور مراسما خوششون نمیاد و عقیده دارن دعوت یه عده شکم سیر هیچ ثوابی نداره.برادر هم که نیومدن من و مامان هم به اصرار مادر جون که نه حتما بیاین زشته بده حالا فکر میکنن چی شده رفتیم.من کلا ادمی هستم که عقیده دارم حجاب باید تو رفتار باشه نه تو ظاهر البته خیلی موقع لباس پوشیدن مراعات میکنم ولی به حجاب مو عقیده ندارم خلاصه مامان گفت هانیه بهتر روسری سر کنی اونا همشون مومن و با حجابن ولی گفتم مامانی نچ مامانم که کلا اخلاق و عقاید منو میدونه اصرار نکرد (مادر خودش با حجابه ولی نه چادر یه بلوز شلوار پوشید روسری هم سر کرد یعنی کاملا پوشیده).منم یه بلوز پوشیده استین بلند تقریبا مجلسی یا شلوار پوشیدم موهام رو هم مثل همیشه با یه کلیپس جمع کردم یه ارایش ملایم هم کردم و رفتیم.خانومای مجلس تقریبا همشون چادر سر کرده بودن وزیر چادرهاشون لباس نه زیاد پوشیده به تن.یکی دو تا از دخترا که نسبت به بقیه نسبت نزدیک تری داشتن مثل من بودن خلاصه اذان گفتن و جماعت شروع کردن به خوردن یه لحظه توجهم جلب شد به اطراف دیدم خانوما چادراشون فقط رو کلشونه و کاملا از جلو رهاست طوری که مو و لباسی که به تن داشتن معلوم بود یعنی فقط چادر پشت سر و کمرشون و روی پاشون بود گردن مو وقسمت زیادی از زیر گردن قابل رویت با دستم زدم به بغل دستیم که از دوستان بود و متوجهش کردم موضوع از چه قراره خلاصه کل افطار تمام حواسم به این موضوع بود که چه نوع پوششی درسته؟ !!
احساس کردم درسته من پوشش درستی از نظر اونا ندارم و تو برخورد اول متوجه شدم چند تا حاج خانوم یه جوری نگام کردن (یعنی تو این جم حاج اقاهامون تشریف دارنا) ولی سر سفره و حتی بعد از اون اون شیوه چادر سر کردن اونا بیشتر از من یا بقیه جلب توجه میکرد.من بارها و بارها چنین صحنه هایی رو تو خیابون هم دیدم ولی واقعا نمیتونم باور کنم حجاب برتر چادر است و همین طور بد حجاب کسی است که موهاشو نا محرم ببینه .یه خواستگار هم اونجا پیدا شد که از اول مجلس تا اخر مجلس زیر زبونمو میخواست برا پسرش بکشه(هه هه)
توضیح : اینو بگم که من به افراد چادری و افراد بد حجاب به یک نسبت احترام میذارم و هیچ وقت از رو ظاهر کسی نمیگم که طرف فلان ادمیه یا فلان ادمی نیست.
مهد:این هفته از لحاظ کاری هفته خوبی نبود با مسیول مهد بحثم شد زیاد نمیخوام بنویسم چون دوست ندارم .چون تلخ بود برام. منی که همیشه ان تایم بودم و حتی زودترم میرفتم یه روز فقط 10 مین دیر رفتم چنان برخوردی باهام کرد که میخواستم جول و پلاسمو جم کنم برم ولی صبر کردم و حرفامو زدم گفتم که من با علاقه اومدم تو این کار گفتم پول برام اهمیتی نداره و بهش هالوندم که تو که انقدر دقیقی و به خاطر یه روز دیر اومدنم اینجوری برا من قیافه میگیری چرا تو دادن حقوق کارکنانت انقدر دقیق نیستی و الان که 11 برجه از حقوقامون خبری نسیت شروع کرد به روضه خوندن که اوضاع اینجوریه اونجوریه منم گفتم به من این مسلیل ربطی نداره خلاصه دیگه دستش اومد که نباید الکی قیافه بگیره و بدونه که بیخودی ایراد نگیره همکارایه پر سابقه بعدا کلی تعریف تمجید کردن که افرین که بهش گفتی گویا این مدیر سابقه داره تو دیر دادن حقوق کارمندا و دست پیش میگیره که پس نیفته ولی از این طرفم بگم که من اشکم دمه مشکمه همونطور که حرفمو بهش میزدم اشک هم میریختم(وای که چه قدر بده این حالت) یکی از مربیا وقتی گریمو دید گفت چقدر روح لطیفی داری دخترا تو این زمونه مثل گرگن (نمیدونم اصلا این حرفش چه ربطی به این موضوع داشت).

۱ نظر:

ناشناس گفت...

hanie joon, azizam, manam mese to fekr mikonam, manam fekr mikonam raftare adama va noe barkhordeshooon kheyli vazeh taro gooya tar az hejabo poosheshe. shode barha didam ke ye 2khtari ke tipe kheyli fashioni ham dare vali enghadr matino sangine ke adam keif mikone o dar moghabel ham didam 2khtarayio ke chador sar mikonan vali hamejooore mikhan jalbe tavajoh konano ghero eshve mian! manam bahat raje be in moozoo hamdardi mikonam.
raje be mahd ham motsefane manam hamintoriam, zaman hayii ke mikham az khodam defa konam boghz mikonam :P
omidvaram modire hesab e kar dasesh oomade bashe ;)